معنی خط برجسته نابینایان

واژه پیشنهادی

اطلاعات عمومی

لغت نامه دهخدا

برجسته

برجسته. [ب َ ج َ ت َ /ت ِ] (ن مف مرکب) با افراز برآمده. (ناظم الاطباء). || جسته و جهیده. || چست و چالاک. (فرهنگ فارسی معین). || مناسب و لایق. (ناظم الاطباء). خوب و پسندیده و ممتاز و عالی. (فرهنگ فارسی معین). باموقع. (ناظم الاطباء). || شخص معروف و بزرگ. ج، برجستگان. (فرهنگ فارسی معین).

فارسی به عربی

خط برجسته مخصوص کوران

برایل


الفباء نابینایان

برایل


خط

اخدود، خط، خط الید، ید

معادل ابجد

خط برجسته نابینایان

1454

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری